بازنویسی حکایت صفحه ۱۱۰ نگارش دهم

بازنویسی حکایت چون یونس از شکم ماهی نجات یافت صفحه ۱۱۰ نگارش دهم

 

 

بازنویسی حکایت صفحه ۱۱۰ نگارش دهم

حکایت زیر را بخوانید و آن را به زبان ساده بازنویسی کنید :

چون یونس ، علیه سلام ، از شکم ماهی نجات یافت متفکر بود و کمتر سخن می گفت. یکی از موجب سکوت و سبب خاموشی پرسید.

گفت : سخن، مرا در حبس شکم ماهی انداخت تا وجودم در آتش وحشت شمع وار بگداخت.

خاموشی بال سلامت به از گفتن با ملامت.

 

برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

بازنویسی حکایت صفحه ۱۱۰ نگارش دهم

 

مقدمه :

حکایت را با یک آیه از قران شروع میکنیم : «فَساهَمَ فَکانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ».(یونس با آنها قرعه افکند و مغلوب شد)

حضرت یونس (ع) نام مبارکش ۴ بار در قران کریم آمده است.

روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که حضرت یونس (ع) چهار هفته از قوم خود غایب شد.

 

متن نوشته :

در آن زمان و پس از مدتی که حضرت یونس (ع) از شکم ماهی یا نهنگ نجات پیدا کرد، خیلی کم صحبت میکرد و به ندت سخن میگفت. و بیشتر اوقات خود را به فکر کردن مشغول بود. کم سخن میگفت و همش در فکر بود.

پس از مدتی که آن حضرت این روال را ادامه داد یکی از یاران از روی کنجکاوی علت را پرسید و خدمت حضرت عرض کرد که : ای پیامبر خدا علت سکوت شما چیست ؟

در مقابل حضرت یونس (ع) پاسخ داد که : همین زبان و همین سخن گفتن بی جا و بی موقع باعث شد که من مدتی غیب باشم و زندگی من در شکم ماهی باشد و در دل ماهی گرفتار شوم و همین گرفتاری باعث شد که وجود همانند یک شمع در حال سوختن ، از شدت ترس و وحشت سوخت.

نتیجه گیری :

بهتر است در زندگی، مثال ضرب المثلی زندگی کنیم  که کم گوی و گزیده گوی زندگی کنیم.

آری بهتر است در زندگی سالم باشی و کمتر صحبت کنی و ساکت باشی ، بهتری است ساکت باشی تا اینکه از روی سرزنش صحبت کنی.

 

 

بازنویسی حکایت صفحه ۱۱۰ نگارش دهم یونس از شکم ماهی نجات یافت

 

 

توجه     توجه     توجه

این انشا کاملا اختصاصی بوده و هرگونه کپی برداری به هرنحوی از نظر ما اشکال دارد و حرام است.