سوال روز :ایران چند سال تاریخ و تمدن دارد؟

انشا به روش جانشین سازی درباره جدول تناوبی

انشا به روش جانشین سازی درباره جدول تناوبی

انشا در مورد جدول تناوبی به صورت جانشین سازی

انشا به روش جانشین سازی درباره جدول تناوبی

انشا به صورت جانشین سازی جدول مندلیف

آن روزی که می خواستند مرا به دیوار وصل کنند تمام عناصرم غرق عرق شده بودند و تنها گاز های نجیب بودند که هیچ چیز برایشان مهم نبود، حتی فلزات درحال ذوب شدن بودند. اما وقتی با سوزن کوچکی نرم و آهسته گوشه ام را سوراخ کردند و به دیوار چسباندند فهمیدم که زیادی نازک نارنجی هستم و این اتفاق را بیش از حد سخت گرفته ام.

ساکت و آرام روی تن دیوار دراز کشیده بودم و عناصرم را بسته بودم که ناگهان با صدای مهیبی بیدار شدم و زیر لب گفتم:” چه خبره؟ چه اتفاقی افتاده؟ نکنه زلزله اومده؟!” همین که این حرف را زدم هیدروژن شروع به گریه کرد. همیشه همینطور است، هر اتفاقی که می افتد میزند زیر گریه! در حال دلداری دادن به او بودم و هنوز متوجه نشده بودم چه اتفاقی افتاده که طی یک عملیات، کلاسی که روی دیوار آن بودم پر از چندین موجود جیغ جیغو و بدترکیب شد که مدام فریاد می زدند و سر موضوعات بیخود جر و بحث می کردند.

پس از مدتی در کلاس با ورود موجودی کمی درشت هیکل تر از آن موجودات بسته شد. از همان بدو ورود فریاد زد: ” ساکت” بعد هم روی صندلی ای که جلوی من قرار داشت نشست و شروع به صحبت کرد. واقعاً که! همان موقع فهمیدم که آن موجود بسیار بی تریبت است چون به من نگفت (ببخشید پشتم به شماست)! اخم کردم و فلزات قلیایی- گاز های نجیب به سینه ایستادم.

آن موجود درشت هیکل که معلم صدایش می کردند از جایش بلند شد و درس دادنش را شروع کرد و چه درسی! نظرم در موردش عوض شد چون داشت در مورد زندگی پر مشقت من حرف می زد. همانطور که ابروهایم را بالا می انداختم و حرف هایش را تایید می کردم، ناگهان چشمانم پر از اشک شد چون در میان صحبت هایش اسم پدرم را آورد و من به یاد خاطره هایش افتادم. آه پدر مندلیف! کاش اینجا بودی و در حالی که مرا در دست گرفته بودی اصل شیمی را به این موجودات می فهماندی.

در همین افکار بودم که شنیدم موجودی از معلم پرسید: “چرا دو ردیف جدول در پایین قرار گرفته اند؟” دندان هایم را به هم فشردم و داد زدم: ” آخه به تو چه ربطی داره فسقلی؟! مگه من میگم چرا پاهات زیر بدنت قرار گرفته؟” معلم هم دلیل مسخره ای آورد و آن موجود را به طور نامحسوسی پیچاند و سر اصل مطلب برگشت، بعد هم ماژیکی در دست گرفت و روی تابلو فرمول های نامفهموم و مبهمی نوشت که نه تنها من، بلکه مندلیف و جد مندلیف هم انگشت به دهان مانده بودیم.

روزی که مندلیف من را ساخت تنها موردی که به آن توجه کرد این بود که عناصری کنار هم قرار دهد که با هم سازگاری داشته باشند وگرنه 1s و 2s و این حرف ها چیست؟ من همه ی اینها را تکذیب میکنم. دقیقا حس شاعری را داشتم که هرکس شعرش را به گونه ی متفاوتی معنی میکند و منظور او هیچکدام از این مفاهیم نیست! تازه آنقدر موقع گفتن این چیزها شوق و ذوق داشت که لبخند از صورتش پاک نمیشد. ناگهان صدای مهیب دیگری آمد و باز هم داد و فریاد موجودات بلند شد، انگار که منیزیم را در آب انداخته باشند. بعد هم کلاس خالیِ خالی شد و من نفس راحتی کشیدم. گازهای نجیب و فلزات قلیایی ام را زیر سرم گذاشتم، عناصرم را بستم و تخت خوابیدم…

نویسنده: مهدیس نافیان

انشا به صورت جانشین سازی کردن در مورد جدول تناوبی عنصر

انشا جانشین کردن جدول تناوبی

 

گردآوری توسط: مرجع انشا ensha.org

اخطار:

کپی برداری از مطالب “مرجع انشا” در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع می باشد در صورت مشاهده مراتب به سایت ساماندهی و همچنین به DMCA Report از طریق گوگل گزارش داده خواهد شد. استفاده در مدارس و مکان های آموزشی هیچ مانعی ندارد.

درباره ی admin

با آرزوی موفقیت شما دانش آموزان گرامی

همچنین ببینید

لوگو مرجع انشا

جواب باهم بیندیشیم صفحه 20و21 شیمی یازدهم_بخش دوم

در این نوشته پاسخ پرسش‌های “ت و ث” را می‌خوانید. برای مشاهده بخش اول(پاسخ پرسش‌های …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دو × یک =

لایسنس نود 32 آپدیت نود 32