سوال روز :ایران چند سال تاریخ و تمدن دارد؟

انشا تضاد مفاهیم پرواز و سقوط

انشا تضاد مفاهیم پرواز و سقوط

انشا به روش تضاد مفاهیم درباره پرواز و سقوط پایه دهم

انشا تضاد مفاهیم پرواز و سقوط

انشا تضاد مفاهیم درباره سقوط و پرواز

گاهی می شود آنقدر بدوی که زانوهایت زوق زوق کند و درد از سر پنجه هایت مانند سوزن تیز بالا بیاید و تا مغز و استخوان، تیر بکشد. مانند کشیدن ناخن هایم بر دیواری که زمانی تو در خیال با او بودنی و دلت پرواز با او را می خواهد، صدای ناخن ها بند افکارت را پاره و دستانت را جدا میکنند، و تو مجبوری به سقوط پاهایش را دراز کرده بود و درخیالش کودکی را برپا تاب میداد و زمزمه بار برایش لالایی میخواند و هر از گاهی چشمان خود را می بست که کودک ببیند خواب است و بخوابد! چون بعد از خواب به او قول پرواز داده بود! قول داده بود بر فراز ابرها بنشینند و از آن بالا به خدا گله کنند، یا شاید کودکانه برایش بغض کنند تا دل خدا برایشان به رحم آید! من بودم، آن دختری که در 6 سالگیش با موهای موج دارش ریسمانی بافته بود برای پروازی سمت خدا! من بودم، منی که حال زانوهایم از فرط دویدن دیگر تا نمی شود! و چرخ فلک جوری دانه دانه به نابودی پرواز هایم کمر بست که دیگر کمری برای ایستادن نماند.

یاد دارم زمانی چیزی یا بهتر است بگویم کسی را دلم طلب می کرد که برای داشتنش چشمانم کاسه ای خون بود و دستانم انقدر برای رسیدنش به ریسمانی چنگ انداخت، غافل از آن  که ریسمانش همچون شاخه گلی، فریبنده خنجرهای زهر آلودش را بر بند بند انگشتانه پینه بسته ام فرو می آورد اما زهی خیال باطل.. چشمان من از این دردها لبریز بود، لبریزتر از افکار دختری شش ساله برای پرواز! لیلیی بودم مشهور به مجنونگی، مجنون چشمان زاغ سیاهی که مرا به مرز دیوانگی می برد، مجنون  آن نگاهی که مرا به عرش و گاهی به فرش می نشاند و دستانی که برایم بال پرواز بودند و گرمای حمایت مردانه اش رهایم نمی کرد، و من مستانه از ته دل برایش ضعف می کردم زمانی که نامش را می خواندم و او با (جانه دلم) جوابم را می داد!!

اما پاره شد، درست مانند افکار که با صدای کشیدن ناخن ها بر دیوار پاره می شود. ریسمان آرزوی پروازم و طلب بودن یار پاره شد!! و من ماندمو یک دنیا دیونگی و محتاج شنیدن صدای دوباره اش. دستانم از دوره ریسمان جدا شد و من مجبور بودم به سقوط. به سقوطی که می دانستم بعد از زمین خوردنش هیچگاه تکه های قلبم پیدا نمی شوند. آری، وقتی سالها با موج های موهایت ریسمانی ببافی برای پرواز و نشود بپری، و مجبور شوی به سقوط! تو می مانی و یک دنیا دیوانگی:)

نویسنده: زینب وحدانی

انشا به روش تضاد مفاهیم پایه دهم

تضاد مفاهیم در مورد پرواز سقوط

 

گردآوری توسط: مرجع انشا ensha.org

اخطار:

کپی برداری از مطالب “مرجع انشا” در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع می باشد در صورت مشاهده مراتب به سایت ساماندهی و همچنین به DMCA Report از طریق گوگل گزارش داده خواهد شد. استفاده در مدارس و مکان های آموزشی هیچ مانعی ندارد.

درباره ی admin

با آرزوی موفقیت شما دانش آموزان گرامی

همچنین ببینید

لوگو مرجع انشا

جواب باهم بیندیشیم صفحه 20و21 شیمی یازدهم_بخش دوم

در این نوشته پاسخ پرسش‌های “ت و ث” را می‌خوانید. برای مشاهده بخش اول(پاسخ پرسش‌های …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

6 − 1 =

لایسنس نود 32 آپدیت نود 32