انشا توصیف یکی از نزدیکان یا خویشاوندان از نظر شخصیت

انشا در مورد توصیف یکی از نزدیکان یا خویشاوندان از نظر شخصیت پایه یازدهم

توصیف یکی از خویشاوندان از لحاظ شخصیت

“به نام خدا”

تا الان در یادم است، چهره ای که هرگز اجازه نمیدهد ذهنم لحظه ای آن را حذف کند.

راستش را بخواهید، من هم نمیخواهم فراموشش کنم.

آری او است، او که موهایش از حریر هم، لطیف تر است. 

آنقدر صاف و نرم که لحظه ای شک میکنم، که آیا پشم است یا مو؟

و از چشم هایش چه گویم؟ که از همان دیدار اول، آن چشم های عسلی مرا اسیر خود کرد، گریبانم کرد، داغونم کرد.

و لعل سرخ او، که همچون اناری میدرخشد را چگونه توصیف نمایم؟

که من در حسرت لمسشان هلاک شدم.

خدا من با نیش خندش گل به رویم شکفته میشود و جهان به رویم لبخند میزند، خدا چه برسد به وقتی که لبخند بزند؟!

قد او، آخر از قد او چه بگویم !

اهای مردم من عاشق حقیر و مسکین، چه بگویم که قدش همچون سرو است که من در خیال به آغوش کشیدنش هرروز هزار بار میمیرم و زنده میشوم.

مرد من،‌ چه شیک پوش است وبا آن سینه ی ستبری اش دل ها را ربوده است.

چقدر مغرور است و من غرورش را با تمام میل، عاشقانه میپرستم.

گاهی وقت ها، خودخواه میشود!

نیش خندهایی که مردم زهرمار به جان توصیفش میکنند، من از آن به شروع تالاپ تلوپ قلبی مرده تعبیر میکنم‌.

با این همه خودخواهی و غرور، سر به زیر است.

آنقدر آرام سخن میگوید، که برایم همچون بلبلی در حال آواز خواندن میشود.

و در آخر میگویم، که من این مرد مغرور را می‌پرستم و تا آخرین دم زندگی، در انتظارش میمانم ولی ای کاش…

ای کاش، که زودتر بیاید، میدانید او نبض زندگی من است.

خدا، خدا واقعآ درست است که میگویند؛ دل به دل راه دارد؟

نه نه خدا، سوال بیهوده ایست، غلط از هر که بگوید دل به دل راه دارد، دل‌ من ز غصه خون است، دل او خبر ندارد.

نویسنده: آیدا الباجی دبیرستان سمیه الباجی

انشا توصیف شخصیت یکی از خویشاوندان و نزدیکان

تحقیق توصیف شخصیت پایه یازدهم

 

گردآوری توسط: مرجع انشا ensha.org

اخطار:

کپی برداری از مطالب “مرجع انشا” در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع می باشد در صورت مشاهده مراتب به سایت ساماندهی و همچنین به DMCA Report از طریق گوگل گزارش داده خواهد شد. استفاده در مدارس و مکان های آموزشی هیچ مانعی ندارد.