بایگانی برچسب: انشا یک صبح سرد و برفی زمستان

انشاء یک صبح سرد و برفی زمستانی غیر تکراری و جدید

انشاء یک صبح سرد و برفی زمستانی غیر تکراری و جدید یک صبح سرد و برفی زمستانی زنگ ساعت به صدا درآمد ولی در وجودم شوری برای بلندشدن نبود.ساعت ها به حالت جنینی خوابیده بودم. ودر حصار دستان سرد زمستان اسیر شده بودم.نگاهم را به پنجره ی اتاقم که روبه …

ادامه نوشته »

متن ادبی یک صبح سرد و برفی زمستان

متن ادبی یک صبح سرد و برفی زمستان

متن ادبی یک صبح سرد و برفی زمستان متن ادبی درباره یک صبح سرد و برفی زمستان صفحه 38 دوازدهم انشا ادبی و زیبا درباره صبح سرد و برفی با لمس سرما از تختم پایین می آیم، در قدیمی ایوان مادربزرگم را باز می کنم. صدای قیژ قیژ در، افشانه …

ادامه نوشته »

انشا ادبی یک صبح سرد و برفی زمستان پایه دوازدهم

متن ادبی صبح سرد و برفی زمستان پایه دوازدهم

انشا ادبی یک صبح سرد و برفی زمستان پایه دوازدهم متن ادبی پایه دوازدهم در مورد یک صبح سرد و برفی زمستان صفحه 38 پتو را از روی سر میکشم ناگهان سوزی دردناک می وزد پس از چند ثانیه که چشمانم باز می شود متوجه آن می شوم که بخاریمان  …

ادامه نوشته »
لایسنس نود 32 آپدیت نود 32