انشا درباره درد دندان با رعایت ساختمان بند نگارش هفتم

انشا با موضوع درد دندان با رعایت ساختمان بند صفحه 62 نگارش هفتم

درباره یکی از موضوع های زیر یک بند با رعایت ساختمان بند بنویسید

اواخر اسفندماه بود و به سال تحویل و عید نوروز روز به روز نزدیک تر می شدیم و خودم را آماده کرده بودم برای تنقلات، پسته، بادام و … وای کی برسه عید نوروز که برم عید دیدنی و همه چی بخورم.

سال تحویل شد و عید نوروز رسید. ساعت های حوالی 8 شب بود که شروع کردم به خوردن پسته و فندق های خوشمره، شام هم نخوردم و مستقیم رسیدم سر وقت سفره هفت.

پدر و مادرم گیر داده بودن که کم بخور دندان هایت خراب می شوند اما من پیش خودم فکر می کردم که پدر و مادرم خسیس هستند و نمی خواهند که پسته ها و فندق های سر سفره را بخورم و تمام شود.

اما من دست بردار نبودم و مدام میخوردم و جیب هایم را پز ار خوراکی و تنقلات کردم و توی اتاق رفتم. گوشی در دست بودم و مدام پسته و خوراکی می خوردم تا اینکه دست توی جیبم کردم و متوجه شدم فقط دو تا فندق و پسته باقی مانده مه هر دوی آنها پلپ هستند و نمی توانم ب دست باز کنم.

پسته را در دهان گذاشتم و با دندانم برای شکستن فشار دادم، فشار دادن همانا و شکستن دندان نازنینم همانا. چنان دردی توی مغزم پیچید که حد و اندازه نداشت. نصف دندانم هم شکسته شده بود.

الن فهمیدم چرا پدر و مادرم می گفتن کمتر بخور و فقط بخاطر خودم بود. آن شب تا صبح از درد دندان به خود می پیچیدم، بالشت می گذاشتم روی دندانم، فایده نداشت، مدام مسواک می زدم بلکه دردش کمتر شود فایده نداشت، با روسری بستم فایده نداشت.

بالاخره هر جور شد شب را به صبح رساندم و به سرعت رفتم و جریان را برای پدرم بازگو کردم. پدرم هم بدون اینکه مادرم بفهمه من را به دکتر برد و دندانم را مثل روز اول کرد. حال دیگر تصمیم گرفتم که مراقب دندانهایم باشم تا آسیب نبینند.

لطفا در پایین همین صفحه برای ما نظر بگذارید. نظرات شما باعث دلگرمی ماست.

گردآوری توسط: مرجع انشا ensha.org

اخطار:

کپی برداری از مطالب “مرجع انشا” در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع می باشد در صورت مشاهده مراتب به سایت ساماندهی و همچنین به DMCA Report از طریق گوگل گزارش داده خواهد شد. استفاده در مدارس و مکان های آموزشی هیچ مانعی ندارد.