از راهی می گذشتم صدایی توجه مرا جلب کرد ایستادم بعد از چند ثانیه سکوت
از راهی می گذشتم صدایی توجه مرا جلب کرد ایستادم بعد از چند ثانیه سکوت به طرف صدا رفتم به چاهی برخوردم صدای زوزه های سگ از درون چاه می آمد نگاهی به اطراف چاه انداختم
یکی از متن های ناتمام زیرا را انتخاب کنید و نوشته را ادامه دهید صفحه 71 نگارش پنجم
و کسی را در آن اطراف ندیدم. هراسان هراسان خودم را به ماشین رساندم ببینم چیزی توی ماشین هست که طنابی را یافتم. طناب را داخل چاه فرستادم چند بار این کار را تکرار کردم و طناب را می لرزاندم تا سگ متوجه شود و آن را گاز بگیرد.
پس از چند بار تلاش سگ متوجه طناب شد و دیدم طناب سنگین شده است و شروع کردم به بالا کشیدن سگ، خیلی سنگین بود و به هر سختی و زحمتی بود سگ را به بالا کشیدم. متوجه شکستگی پای سگ شدم و دلم به حالش سوخت.
کمی آب و غذا به او دادم تا جان دوباره ای بگیرد. با رعایت نکات بهداشتی سگ را در ماشین گذاشتم و به دامپزشکی رساندم.
لطفا در پایین همین صفحه برای ما نظر بگذارید. نظرات شما باعث دلگرمی ماست.
گردآوری توسط: مرجع انشا ensha.org
اخطار:
کپی برداری از مطالب “مرجع انشا” در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع می باشد در صورت مشاهده مراتب به سایت ساماندهی و همچنین به DMCA Report از طریق گوگل گزارش داده خواهد شد. استفاده در مدارس و مکان های آموزشی هیچ مانعی ندارد.