انشا طنز و خنده دار درباره بوی سیر پایه هشتم
انشا ادبی درباره بوی سیر مهارت های نوشتاری هشتم صفحه 62
با بی حوصلگی نگاهم را به حبه سیر سفید و بدبویی که دارد در کاسه آهنی به من نیشخند می زند می دوزم. با چندش نگاهی به آن حبه ی سفید کوچک که آدم نمی تواند باور کند که منبع این بوی وحشتناک این کوچولوی سفید و مظلوم است می اندازم و چینی به بینی ام می دهم و چشمانم را ریز می کنم. فکر می کنم باید سیر را به عنوان خوش بو ترین ماده غذایی جهان ثبت کنند که با این بوی بی نظیرش آدم را مدهوش می کند و هوش از سر افراد می برد. فکر می کنم باید از بزرگان فرهنگستان زبان و ادب فارسی عاجزانه درخواست کنم نام این ماده کوچک و سفید را از سیر به اکسیر بیهوشی تغییر دهند. از بزرگان عاجزانه پوزش می خواهم چرا که معادل فارسی کلمه اکسیر در گنیجنه کلمات این حقیر نگنجیده است. همان دقیقه که سیر را برای له کردن آماده کرده و آن را از وسط دو نیم کردم با پیچیدن بوی بی نظیرش در خانه به یاد وحشتناک ترین خاطراتم می افتم. قبل از این که به خاطر این بو جان به جان آفرین تسلیم کنم این ماده را به خورد ماست بیچاره می دهم و با سرعت نور آن را درون بخچال فلک زده پرت می کنم.
متن ادبی و اغراق آمیز درباره بوی سیر
انشا درباره توصیف حس و حال بوی سیر صفحه 62 هشتم
اخطار:
کپی برداری از مطالب در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع می باشد در صورت مشاهده مراتب به سایت ساماندهی و همچنین به DMCA Report از طریق گوگل گزارش داده خواهد شد. استفاده در مدارس و مکان های آموزشی هیچ مانعی ندارد.
