انشا مقایسه ای با موضوع عشق و نفرت
انشا با موضوع مقایسه عشق و نفرت
انشا در مورد عشق و نفرت
مقدمه: در آغاز باید گفت: این روزها هر عین، شین، قاف، عشق نامیده نمیشود، چون هرکسی لایق عاشق شدن نیست.
تنه انشا: گاهی، عشق های بزرگ با نفرت آغاز می‌شوند، عاشق که میشوی، سکوت معنا داری سراسر قلبت را فرامیگیرد و بی صبرانه به انتظار آوای دلنواز معشوقت می نشینی، زمانی که صورت مثل ماه او را می‌بینی، تمام بدنت رعشه میکشد، کورسوی امیدی در دلت روشنایی می دهد و تو فقط به تماشای عشق افسانه ایت می نشینی، مات و مبهوت با چشمانی بهت زده، متحیر، به او می نگری و نگاه گیرایش تو را به بالا ترین نقطه ی جهان می برد قلبت کجاست در عرش سیر میکند. عشق مجلل ترین کلمه غیر قابل لمس است، من به عشق در یک نگاه اعتقاد دارم چون مادرم با اولین نگاه عاشقم شد. نفرتهای کوچک هم میتوانند سرچشمه ی بسیاری از انتقام های بزرگ باشند، نفرت هولناک ترین ترس امید بخش است، ترسی که شاید تسلط ناپذیر یا شاید هم شکست پذیر باشد، نفرت حاکم مستبد قلب است، جنگ بین عشق و نفرت جنگی طاقت فرساست، ترسناک تر از آن وقتی است که عشق به نفرت ببازد، نفرت قسم میخورد، روزی که عشق به او ببازد، دنیا را جهنم میکنم آتشی به پا میکنم به وسعت سوختن عشق، عاشقان را هیزم و معشوقان را به تماشای آن وادار می کنم تا ذره ذره آب شوند، اما عشق شکست ناپذیر است. عشق حسی است که نمی توان وصفش کرد، حسی غیر قابل ادراک، حسی خارق العاده، عاشق که می شوی قلبت دیگر طاقت ماندن درون سینه ات را ندارد، آنقدر محکم خودش را به سینه ات می کوبد، گویی که تو او را زندانی کرده ای و لبانت مصمم نام معشوق را می گویند. نفرت قفسی پولادی برای روح بلند انسان است، قفسی که تو را به بیرون از این دنیا می برد، حس نفرت آن طرف ایمان است چون به تو اجازه ی خوب بودن و خوب دیدن را نمی دهد. هم در عشق هم در تنفر موجی پر تلاطم در درون تو در جریان است، اما جنس این تلاطم فرق می کند، عشق تلاطمی فرخنده دارد، ولیکن تلاطم نفرت سردرگمت میکند. عاشق که می شوی اشکهایت بی اراده گونه ات را نوازش میدهند، عشق یعنی چیزهایی را در وجود معشوقت ببینی که هیچ دیده ای جز دیدگان تو توانایی دیدنش را نداشته باشد، نفرت هیچ حس خوبی ندارد، جز اینکه دوده ای از غم قلبت را فرا میگیرد ولیکن با عشق قلبت همیشه درون هاله ای شفاف قرار دارد. عاشق بوی عطر عشق گیجش میکند، عاشق سر سپرده از لطافت عشق می گوید، در حالی که نفرت مژده جدایی، ترس و مرگ احساس درونت را می دهد
نتیجه گیری: عاشقی را ابتدا رسمش بباید آموخت /عشق را دارا شدن صبرش بباید آموخت. با این تعاریف و سخنان من به این نتیجه رسیدم که هیچ عشقی بهتر از عشق آسمانی ام خداوند نیست، عشقی که سرچشمه ی همه ی عشق ها در این دنیاست، حقا سخن سعدی به جاست که می گوید: « به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست /عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.
انشا با موضوع مقایسه عشق و نفرت
انشا مقایسه ای برای تمام پایه ها | عشق و نفرت
گردآوری توسط: مرجع انشا ensha.org
اخطار:
کپی برداری از مطالب “مرجع انشا” در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع می باشد در صورت مشاهده مراتب به سایت ساماندهی و همچنین به DMCA Report از طریق گوگل گزارش داده خواهد شد. استفاده در مدارس و مکان های آموزشی هیچ مانعی ندارد.
