بازنویسی شعر دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد

شعرگردانی و بازنویسی دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد پایه یازدهم

شعرگردانی صفحه 51 نگارش یازدهم دیدار یار غایب

موضوع: قطره کوچک

ماه ها بود منتظر این روز بودم، یکی از روزهای بهاری که بتوانم به آرزویم برسم. از زمانی که قطره آبی در دل دریا بودم، آرزوی باران بودن داشتم.

من ماه ها در دل دریا زندگی کردم، هر روز در انتظار تبخیر شدن بودم تا بتوانم به آسمان بروم و از سقف زمین به تماشای زیبایی های کره خاکی بنشینم تبخیر شدن بزرگترین آرزوی من ودوستانم بود.

من و قطره های دیگر هر روز برای تبخیر شدن مسابقه ای اجرا می کردیم تا فرد برنده در اولویت تبخیر شدن قرار بگیرد. ماه ها گذشت تا اینکه به آرزویم رسیدم در مسابقه برنده شدم و توانستم لذت تبخیر شدن را تجربه کنم.

یکی از شیرین ترین بخش های زندگیم تبخیر شدن بود، هنگام تبخیر گرمای نوازش بخش خورشید را بر روی بدنم حس می کردم این نوازش مادرانه ادامه پیدا کرد تا اینکه به بخاری تبدیل شدم و به آسمان رسیدم.

الآن چند روزی از رسیدنم به آسمان می گذرد و من منتظر رسیدن به دومین آرزویم یعنی باریدن بر دل زمین هستم، می خواهم هر چه سریعتر از آسمان بپرم بپرم و به روی زمین پر تاب شوم و در دهان یک حیوان تشنه و یا زیر یک گیاه تشنه بنشینم و آنها را سیراب کنم، کمک کردن به سایر موجودات برایم خیلی مهم است.

نویسنده: معصومه فرهاد زاده پایه یازدهم انسانی دبیرستان آیت الله صالحی مازندرانی استان مازندران شهرستان سوادکوه شمالی (شیرگاه)

شعرگردانی صفحه 51 نگارش پایه یازدهم

برداشت از شعر صفحه 51 نگارش فارسی یازدهم درباره دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد

 

گردآوری توسط: مرجع انشا ensha.org

اخطار:

کپی برداری از مطالب “مرجع انشا” در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع می باشد در صورت مشاهده مراتب به سایت ساماندهی و همچنین به DMCA Report از طریق گوگل گزارش داده خواهد شد. استفاده در مدارس و مکان های آموزشی هیچ مانعی ندارد.