بازنویسی مثل تو نیکی می کن و در دجله انداز صفحه 39 دهم
گسترش مثل تو نیکی می کن و در دجله انداز
بازنویسی مثل تو نیکی می کن و در دجله انداز صفحه 39 دهم
اگر از ضرب المثل فوق ، ساده نویسی بهتری دارید از طریق منوی بالای سایت ( اپلود انشا ) برای ما بفرستید تا همان مطلب را با نام خودتان در سایت نمایش دهیم.
غرق در خیالات خود از کوچه ای می گذشتم.
دیدم خانم جوانی با نگرانی توام با وسواسی غریب این طرف و آن طرف کوچه را جستجو می کند.
جلوتر که امدم ، دیدم دختر خانم است که از شدت ناراحتی رنگش پریده.
ماجرا را جویا شدم معلوم شد چک پنجاه هزارتومانی را که قرار بود
با ان خرید کند و شام شب را فراهم کند گم کرده است.
همراه او تمام کوچه را به دنبال پول گشتم و هر چه گشتم کمتر جستیم.
در نهایت مبلغ گم کرده او را به او دادم و به جستجو پایان دادم.
فردای آن روز دوباره از آن کوچه گذشتم.
در کنار خاک روبه های کنار جوی کوچه چیزی توجه مرا به خود جلب کرد.
چک پنجاه هزارتومانی بود.
این ماجرا همیشه مرا به یاد مثل ( تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز ) می اندازد.
بازنویسی مثل تو نیکی می کن و در دجله انداز صفحه 39 دهم
توجه توجه توجه
این مطلب کاملا اختصاصی بوده و هرگونه کپی برداری به هرنحوی از نظر ما اشکال دارد و حرام است.
پایه ی دهم-صفحه ی 39-مثل نویسی-تو نیکی می کن و در دجله انداز
بازنویسی ضرب المثل تو نیکی می کن و در دجله انداز
پاسخ مثل نویسی صفحه ی 39 نگارش پایه دهم
تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید …
مثل نویسی نگارش دهم صفحه 39
مثل نویسی نگارش دهم صفحه 39