سوال روز :ایران چند سال تاریخ و تمدن دارد؟

حکایت صفحه ۳۴ نگارش نهم

حکایت صفحه ۳۴ نگارش نهم

حکایت دزدی پیراهنی دزدید و آن را به پسرش داد | حکایت صفحه ۳۴ نهم

 

حکایت صفحه ۳۴ نگارش نهم – دزدی پیراهنی را دزدید

حکایت زیر را بخوانید و به زبان ساده بازنویسی کنید:

دزدی پیراهنی را دزدید و آن را به پسرش داد که به باز ببرد و بفروشد. پسر پیراهن را به بازار برد اما آن را از او دزدیدند.

وقتی به خانه برگشت پدرش پرسید ” پیراهن را به چه قیمتی فروختی ” ؟

پسر گفت : ” به همان قیمتی که شما خریده بودید ! “

بازنویسی : ……………………………………………..

 

برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

بازنویسی :

روزی بود روزگاری بود. شخصی پیراهن را از جوانی دزدید و به خانه آورد و شب هنگام به پسرش گفت : صبح زود این پیراهن را به بازار ببر و آن را بفروش.

صبح فردا پسرک که هوای بازی در سر داشت به بازار رفت اما از انتظار برای خریدار خسته شد و در گوشه ای به بازی پرداخت. شخصی پیراهن را برداشت و رفت. پسرک زمانی که به خانه برگشت در جواب پدرش که از او پرسیده بود : پیراهن را چند فروخته ای ؟ گفت : به همان قیمتی فروختم که شما آن را خریده بودید.

 

 

پاسخ حکایت صفحه ۳۴ نگارش فارسی نهم

دزدی پیراهنی را دزدید و آن را به پسرش داد که به باز ببرد و بفروشد

 

توجه     توجه     توجه

این انشا کاملا اختصاصی بوده و هرگونه کپی برداری به هرنحوی از نظر ما اشکال دارد و حرام است.

 

درباره ی admin

با آرزوی موفقیت شما دانش آموزان گرامی

همچنین ببینید

لوگو مرجع انشا

جواب باهم بیندیشیم صفحه 20و21 شیمی یازدهم_بخش دوم

در این نوشته پاسخ پرسش‌های “ت و ث” را می‌خوانید. برای مشاهده بخش اول(پاسخ پرسش‌های …

2 دیدگاه

  1. من یه جا نوشتم چند تا از جملاتشو حلال کن

    • سلام.
      استفاده ار مطالب سایت برای مکان های آموزشی کاملا بلامانع است.
      کپی برداری از مطالب سایت در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع و حرام است
      .
      با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

10 + هفده =

لایسنس نود 32 آپدیت نود 32