مثل آب که یکجا ماند می گندد
بازنویسی مثل آب که یکجا ماند می گندد صفحه 39 دهم
انشا در مورد مثل آب که یک جا ماند می گندد
فکر کنم تنها مَثَلی که برای نویسنده راحت تر به دل مینشست آب بود.
حالا کمی میگسترانیم هسـتی یک باز نویس را:
به گفته خودمان اصل مطلب را می گویم. فقط آب نه! انسانی که محدود می اندیشد و محدود می بیند. همیشه درجا میزند، یکجا میماند و می گندد .
انسان نه؛ حتی جانوران و حشرات برای ادامه زندگی بدون منت درحال جست و جو هستند.
گاهی لازم است در عین ناباوری ها، در عین ناامیدی ها، در عین شاد زیستن ها حرکت کنیم.
وجود یک خلقت خدا سرشار از رازهای نهفته است، رازهایی که بایک حرکت زیرکانه انسان میتواند کلید گشایش صندوقچه خلقت را دریابد.چه بسا خواب غفلت برای برخی ها شیرین ترین چاشنی زندگی است.
و گویا: قصد از خواب برخیزیدن را ندارند. یــکــجا نــمــانیم!!!!
گاهی بایک لبخند، گاهی بایک نگاه، بایک سلام، گاهی یک خداحافظی، و گاهی بایک عذر خواهی یک حرکت بزرگ کرده ایم.
لازم نیست به اجبار استعداد های خود را شکوفا کنیم. همین که بندگی خدایی را صحیح انجام دهیم. یکجا نمانده ایم و نمیگندیم.
نویسنده: یلدا حیدری نژاد دبیرستان فاطمه الزهرا (س) شهر وحدتیه استان بوشهر
بازنویسی مثل آب که یکجا بماند می گندد
گسترش مثل آب که یکجا ماند می گندد پایه دهم
گردآوری توسط: مرجع انشا ensha.org
اخطار:
کپی برداری از مطالب “مرجع انشا” در سایت ها و وبلاگ ها ممنوع می باشد در صورت مشاهده مراتب به سایت ساماندهی و همچنین به DMCA Report از طریق گوگل گزارش داده خواهد شد. استفاده در مدارس و مکان های آموزشی هیچ مانعی ندارد.