مثل نویسی صفحه ۸۴ نگارش نهم

مثل نویسی فضول را بردن جهنم گفت هیزمش تر است صفحه ۸۴ نهم

 

 

مثل نویسی صفحه ۸۴ نگارش نهم

مثل زیر را بازآفرینی کنید.

فضول را بردن جهنم ، گفت هیزمش تر است !

 

برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

از حس هایی که همه تجربه کرده اند و حتما آن حس را داشته است حس فضولی است. حالا یک اسم بهتر برایش انتخاب میکنیم حس کنجکاوی.

بهتر است بگوییم بعضی کمتر ، این حس را دوست دارند و عاشق حس کنجکاوی هستند و دوست دارند از آنچه که برایشان نامعلوم هست سر در بیاورند.

روزی روزگاری ،در خانه ای بچه ی بسیار بسیار بازیگوشی زندگی میکرد. این بچه به حدی بازیگوش بود که به تمام جاها سرک میکشید و با همه چیز و همه کس کار داشت. در هرچیزی دخالت میکرد ، به هرخانه ای سرک میکشید ، به هرکوچه و خیابانی می رفت ، هر صدایی میشنید به دنبال صدا میرفت.

بچه هایی هم سن و سال خودش از او خسته شده بودند و در بازی هایشان از او دوری میکردند.

توی مغازه که میرفت و فروشنده چیزی به مشتری می داد ، او همه چیز را دستکاری میکرد.

وارد مغازه ی آهنگری که میشد بدون اینکه حواسش باشد کمی مانده بود که مواد مذاب به او صدمه بزنند.

در صحبت کردن بین دو یا چند نفر حاضر میشد و میخواست بفهمد که چه میگویند.

خلاصه اینکه یک روز مردم تصمیم گرفتند این بچه ی فضول را تنبیه کنند. اولین فکرشون این بود که با او صحبت نکنند اما باز هم فایده نداشت و بچه در امورات مردم همچنان دخالت میکرد. دومین راه این بود که با چوب کتکش بزنند ، اما باز هم فایده نداشت.

در نهایت مردم خسته شدند و پیش خود فکر کردند که هرکسی فضول باشد چاره ای ندارد و اگر همین فضول را به جهنم ببرند باز هم از جهنم ایراد میگیرد و فضولی میکند به همین دلیل که این مثل مرسوم است که فضول را بردند جهنم ، گفت هیزمش تر است

 

باز افرینی مثل صفحه ۸۴ نگارش نهم فضول را بردند جهنم گفت هیزمش تر است

 

توجه     توجه     توجه

این انشا کاملا اختصاصی بوده و هرگونه کپی برداری به هرنحوی از نظر ما اشکال دارد و حرام است.