سوال روز :ایران چند سال تاریخ و تمدن دارد؟

مثل نویسی کار نیکو کردن از پر کردن است صفحه 39 دهم

مثل نویسی کار نیکو کردن از پر کردن است صفحه 39 دهم

بازنویسی مثل کار نیکو کردن از پر کردن است

 

 

مثل نویسی کار نیکو کردن از پر کردن است صفحه 39 دهم

 

مثل های زیر را بخوانید سپس یکی را انتخاب کنید و آن را گسترش دهید.

بازآفرینی ضرب المثل کار نیکو کردن از پر کردن است

 

معنی و مفهوم این مثل در چند چیز است :

1- به دست آوردن هرچیزی با زجر و سختی فراوان

2- برای رسیدن به نقطه ای که میخواهی باید سخت تلاش کرد.

3- برای هرکاری باید عزمی راسخ و جدیت به خرج داد.

هر چیزی به آسانی به دست نمیاید باید برای آن تلاش کرد.

هرکار خوبی که انجام دهیم بدون شک در آن کار سود می بریم و در کاری که به ضررمان باشد ضرر میکنیم.

جواب خوبی را با خوبی می دهند و جواب بدی را با بدی.

فکر کنم که داستان بهرام و کنیز را از کتاب هفت پیکر نظامی شنیده اید

پس بریم سراغ داستان، یکبار دیگر آن را بازگو میکنم که مصداق همین ضرب المثل است.

 

داستان :

در زمان های گذشته بهرام که پادشاه ایران بود و کشورگشایی بسیار کرد تصمیم گرفت به شکار برود

او ندیمه ای بسیار زیبا و خوش چهره ای داشت.

به او گفت که امروز به شکار میروم و دوست دارم که تو هم همراه من باشی.

ندیمه پذیرفت. آن روز بهرام گورخرهای زیادی شکار کرد.

همه حاضران از وی تعریف و تمجید کردند که چه تیرانداز ماهری است اما ندیمه زیبایش، بدون سخن مانده بود

و هیچی نمیگفت. بهرام پیش خودش گفت چرا همه مرا تشویق کردند اما این ندیمه نه !

در فکر بود که گورخری را دید و رو به کنیزش گفت : اگر تو بخواهی آن گورخر را برایت شکار کنم؟

کنیز رو به بهرام گفت : باید که رخ برافروزی …… سر این گور در سمش دوزی

بهرام به سوی گورخر نشانه رفت و مهره ای در کمانش گذاشت

و به گوش گورخر زد، گورخر تا گوشش را خواراند بعد از چند لحظه پاهایش رو به هوا شد.

کنیز خندید و گفت : هرکسی در هر شغلی که باشد باید آن قدر تلاش کند تا قوی و ماهر و زبده شود.

چرا که کار نیکو کردن از پر کردن است.

بهرام عصبانی شد دستور داد کنیز را ببندند و سپس سر از تنش جدا کنند.

ماموری که برای اعدام کنیز انتخاب شده بود به سمت کنیز رفت و کنیز به او گفت :

پادشاه الان عصبانی است و پس از اینکه خشمش فروکش کند اگر مرا بکشی به خاطر مرگ

من تو را مجازات می کند. اما اگر مرا زنده بگذاری بعدا پیش پادشاه تو را تعریف میکنم تا پاداش بگیری.

مامور وسوسه شد و او را به خرابه ای که نزدیک به 60 پله داشت برد.

کنیز در ابتدای خرابه به گوساله ای که تازه متولد شده بود برخورد.

او هرروز این گوساله را روی دوشش می گذاشت و از پله ها پایین و بالا میاورد.

روزی ندیمه از مامور که او را نجات داده بود درخواست کرد که قرار است پادشاه به شکار برود

پس از او بخواه برای استراحت یک سر اینجا بیاید.

پادشاه که به شکار رفت پس از شکار چند گورخر، مامور به او گفت که برای استراحت بهتر است

برای استراحت یک جایی شما را ببرم که هم استراحت کنید و هم زنی را نشانتان بدهم

که یک گاو بزرگ را از 60 پله بالا و پایین میبرد.

پادشاه که تعجب کرده بود خوشحال شد و مصمم بود که این زن را ببیند.

به خرابه که شبیه قصر بود رسیدند و زنی را دید که صورتش را پوشانده و گاوی روی دوشش است

و از پله های بالا و پایین میرود. بهرام کمی فکر کرد و گفت : متوجه شدم چگونه این کار را میکنی.

این گاو که کوچک بوده تو از کوچکی او را روی دوش کشیده ای و اکنون که بزرگ شده

تو هم قوی شده ای و به راحتی میتوانی آن را روی دوشت بگذاری.

کنیز که منتظر این حرف بود سریعا گفت : اینکه گاو بزرگ را به دوش میکشم و بالا و پایین میکنم

به دلیل تلاش و کوشش زیاد من است اما اگر فرمانروایی سم به گوش گورخر بزند این نشان از تمرین و تلاش نیست.

پادشاه فورا کنیز را شناخت و به دلیل دستور قتل کنیز از او عذرخواهی کرد و سپس از ماور که جانش را نجات داده تشکر کرد.

توضیح کلی این مثل : به معنای این است که تلاش و کوشش فراوان و استمرار در آن ، باعث کسب تجربه میشود و در نتیجه ، آن کار را به دقت و در حد کامل انجام میدهد.

 

مثل نویسی کار نیکو کردن از پر کردن است صفحه 39 دهم

 

توجه     توجه     توجه

این مطلب کاملا اختصاصی بوده و هرگونه کپی برداری به هرنحوی از نظر ما اشکال دارد و حرام است.

درباره ی admin

با آرزوی موفقیت شما دانش آموزان گرامی

همچنین ببینید

لوگو مرجع انشا

جواب باهم بیندیشیم صفحه 20و21 شیمی یازدهم_بخش دوم

در این نوشته پاسخ پرسش‌های “ت و ث” را می‌خوانید. برای مشاهده بخش اول(پاسخ پرسش‌های …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 × چهار =

لایسنس نود 32 آپدیت نود 32