“نقد کتاب شازده کوچولو”
شازده کوچولو نام کتابیست معروف به قلم نویسنده ای چیره دست به نام”آنتوان دوسنت اگزوپری “است
خلاصه ی داستان این کتاب مربوط به سیاره ای کوچک در کهکشان است که تنها یک نفر در آن زندگی میکند.
پسر کوچکی که یک روز از خواب بلند میشود و میبیند در محل زندگی اش گلی روییده
عاشق گل میشود و چون گل مغرور است و قدر عواطف شازده کوچولو را نمیداند ،شازده تصمیم میگیرد از آن سیاره کوچک مهاجرت کند
ادامه ی ماجرا در جریان این مهاجرت صورت میگیرد
این کتاب تا به حال به بیش از ۱۰۰ زبان زنده ی دنیا ترجمه شده و عنوان محبوب ترین کتاب قرن را به خود اختصاص داده است
این کتاب از لحاظ دسته بندی ادبیات،در گروه “ادبیات تعلیمی _عرفانی “دسته بندی میشود.اما موضوعی که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد ،فلسفه ی مستتر در قسمت های مختلف کتاب است
نویسنده در این کتاب شیوه ی تعلیم غیر مستقیم را برای مخاطب برگزیده که از دید روانشناسی بهترین نوع تعلیم است
شازده کوچولو طی سفرش به هفت سیاره،با تیپ های مختلف شخصیتی رو برو میشود و متوجه میشود که سرمنشا بسیاری از مشکلات زندگی ماشینی و عدم وجود حس مسئولیت و محبت به یکدیگر است . و در آخر سفر ،دوباره سر جای خود برمیگردد.
نثر ساده و روان این کتاب موجب شده برای تمام گروه سنی ها مناسب و جالب توجه باشد
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
وقت خداحافظی شازده کوچولو دوباره برگشت پیش روباه و گفت خدانگهدار. روباه گفت خدانگهدار اما رازی که گفتم خیلی ساده است جز با دل هیچ چیزی را چنان که باید نمی توان دید. نهاد و گوهر را چشم سر نمی بیند. روباه شازده کوچولو را یاد گلش انداخت، و گفت : ارزش گل تو به قدر عمری است که پاش صرف کردی. شازده کوچولو تکرار کرد تا یادش بماند. و روباه گفت: انسان ها این حقیقت را فراموش کرده اند اما تو نباید فراموش کنی؛ تو تا زنده ای نسبت به چیزی که اهلی کردی مسئولی
در پایان اینکه:شازده کوچولو یکی از کتاب هاییست که هر یک از ما حداقل یک بار باید آن را مطالعه کنیم و ارزش نگهداری در قفسه کتابخانه هایمان را داراست.یکی از بهترین و روانترین ترجمه برای این کتاب ترجمه ی “احمد شاملو است”